آفتابگردون سفید
از بس که خود را به دیگران به بهای اندک فروختم خسته شدم خدای من می خواهم خود را به بهای گران به تو بفروشم
خبرگزاری دگرباشان ایران
از نگاه حکومت اصولا همجنس گرایان در ایران وجود خارجی ندارند، همان طور که روابط جنسی میان دختران و پسران پیش از ازدواج وجود خارجی ندارد ... چون همجنس گرا وجود ندارد بنابراین سرکوب آنها و تبعیض علیه آنها نیز وجود ندارد ... درست مثل این که چون زندانی سیاسی در ایران وجود ندارد، قرار هم نیست که دادگاه آنها با حضور هیئت م...نصفه باشد یا در زندان در بندهایی جداگانه زندانی شوند
زندگی عشق مرگ
پرده اول :
برق نگاه پیر مرد چنان مات و مبهوتم کرده بود که تا مدتها مقابلش نشسته بودم و خیره خیره به چشمان ریز و براقش نگاه می کردم و اون با صلابت خاصی که نمی دونم از کهولت سن بود یا تجارب این ۸۱ سال و یا غرور ایام پر فراز و نشیب جوانی به تاریخ نقب میزد ... . این برق زمانی به اوج رسید که به ایام اقامت یا تبعید در لبنان رسیدیم و من با دستپاچگی همیشگی ازش خواستم بیشتر از اون ایام برام بگه غافل از اینکه بعد از یک ماه سفر به تنها چیزی که نیاز داره یه استراحته درست و حسابیه تا تجدید قوا کنه برای یه روز دیگه که در پیش ه .اما من ِ تشنه ی تاریخ به پیر مرد مثل یه سند تاریخی مهم نگاه می کردم و می خواستم زودتر اون دوران رو از یه شاهد عینی و شاید بی طرف بودم و نمیدونستم گم شده های این پیر مرد ۸۱ ساله حتی از منی که توو دهه ی سوم زندگیم هستم هم بیشتره و همین گم شده هاس که اونو به اینطرف و اونطرف میکشونه .
وقتی حرفاش تموم شد و رو به پیرمرد گفتم : میدونی کاری که شمس با مولانا کرد رو توو اشل کوچیکتر با من کردی گفت :
- چقدر مولانا رو میشناسی ؟!
گفتم اغراق نباشه در حد ِ صفر
- خندید و گفت مطمئنم از صفر که بیشتره اما سعی کن یه بار حداقل سر مزارش بری ... و ازم دعوت کرد تابستون همراه همسرم به خونه ش برم برای دیدن نسخه های خطی ای که تا امروز جمع کرده ، و من سر مست از این دعوت انگار همه ی دنیا رو یه جا زده بودن به نامم .
صبح زود رفت اما نمی دونست دعوت تابستون رو به خاطر دیدن کتابخانه ی ۸۰۰ جلدی هم که شده قبول میکنم ، اما همسری در کار نیست توو این سفر ... .
پرده دوم :
از اول هم اونجا جای من نبود ... روز اولی که چند تا کارگر بردم تا اونجا رو تمیز کنن یا همون شبی که یه مقدار خنزل پنزل رو ورداشتم و با دو تا پتو و بالش و یه قالیچه و لپ تاپ و چیپس و ماست موسیر و یه کم آجیل ، رفتم اونجا تا هم مراقب یه سری وسایلی باشم که تازه آورده بودن و هم اینکه با محیط آداپته شم ، هم حس خوبی نداشتم و غم سنگینی روو سینه ام سنگینی می کرد و وقتی الان چند خطی که اون شب نوشتم و می خونم میتونم سنگینی اونو بهتر حس کنم .
سنگینی محیطی که نه خاطره ای داری و نه دلبستگی خاصی به اون داری و وقتی در و دیوارش جز در و دیوار چیز دیگه ای نیست .
پرده سوم :
از هر چیزی میشه لذت برد اما همیشه لذت بخش ترین هایی هم هستن ... لذته بازی با یه دختر بچه ی کوچولو که به طرز مسحور کننده ای با مزه س ... نگاه کردن به تابلوی نقاشی ای که همیشه دوس داشتی ... لذت گوش دادن به موسیقی ... یا نگاه کردن به قله ی سفید پوشیده از برف توو یه صبح آفتابی ... یا هر چیز دیگه که میتونه لذت بخش باشه .
یکی از تفریحاتی که همیشه دوس داشتم و دارم سر و کله زدن به حیواناته . زیادم فرق نمیکنه چی باشه چون همه جور حیوونی رو دوس دارم و دنیای دیگه ای رو جلوی چشات باز میکنن .
کمتر شده بود مث یکی دو سال اخیر حد اقل یه حیوونم که شده توو خونه ی ما نباشه . از گربه و خرگوش و همستر گرفته تا ماهی و لاک پشت . از قناری و مرغ عشق و فنچ گرفته تا طوطی ای که هر چی پسته و بادوم و تخمه دادم ـ توو عوالم بچگی ـ هیچ وقت حرف نزد .
یه پای ثابت جک و جونور بازیم هم همیشه بابام بود که کافی بود لب تر کنم تا بهونه بیافته دستش اما با این حال هیچ وقت جرأت نکرد پای سگ رو توو خونه وا کنه .
با این همه سر و کله زدن با همه ی اونا با همه ی زیبایی به این آخری نمیرسه و حتی وقتی فک میکنم لذت نگاه کردن به بازیگوشی های این آخری به تمام لذت اون همه سوار کاری توو زمین های به جبر غصب شده ی دولت هم می چربه .
گاهی حیرون می مونم یه توله ی ۳.۵ کیلوئی که از بس شیطونه هر چی می خوره چاق نمی شه تا چه حد میتونه با نمک و توو دل برو باشه ! .
پرده چهارم :
توو عوالم بچگی همیشه از اینکه اختلافات بزرگتر ها ، روابط کوچکتر های فامیل رو تحت الشعاع قرار می داد و باعث می شد اونطور که دوس دارن با هم رابطه نداشته باشن ناراحت بودم و جز موارد معدود اجازه نمیدادم اختلافات کوچک و بزرگ اونا رو روابط ما تأثیر منفی بذاره .
اما خواسته یا نا خواسته یخ اون اختلافات باعث سردی روابط کوچکتر های فامیل هم میشد ... اما همیشه فک می کردم خودم مث بزرگتر هامون رفتار نمیکنم .
حالا که بزرگتر شدم یا حداقل برای کوچکترای خانواده یه بزرگتر به حساب میام ، می بینم دقیقا" گذشته تکرار شده و حالا که مغضوب شدم ، حتی بچه هایی که تموم کاراشون با من بود و هر جا میخواستن برن من باس می رسوندمشون و از دایی دیروزشون می خواستن اونا رو ببره ، شده یه غریبه .
ولی بالاخره یخ این یکسال آب شد و بچه ها اومدن پیشم و چه ذوقی داشتن وقتی باهاشون بازی میکردم . با این تفاوت که بازی اینبار یه پای ثابت دیگه هم داشت که باعث شد هم برای اونا و هم برای من به یادماندنی تر و جالبتر باشه .
پرده آخر :
زندگی مث یه نقشه ی گنجه ... برای باز کردن هر دوی اونا لوازمی لازمه .
قبل از حرکت باید ملزومات رو تهیه کرد تا به نتیجه ی مطلوب رسید .
صفحات خالی
برگرفته از سایت مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران:
لینك صفحهء مربوطه جهت دانلود آهنگ:
دربارهء آهنگ:
آهنگ “حقوق بشر” اولین اثر تولیدی کارگاه سمعی و بصری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران است .
مجموعه معتقد است هنر میتواند بعنوان ابزاری توانمند برای حمایت و تقویت گفتمان حقوق بشر مورد استفاده قرار گیرد . از اینرو با ایجاد بخشهای تخصصی همچون انجمن شعر و ادب ، کارگاه سمعی و بصری و واحد فرهنگی در این راه گام بر میدارد و از علاقه مندان و دوستان توانمند برای حضور و همراهی در عرصه های مذکور نیز جهت الحاق دعوت به عمل می آورد.
متن آهنگ :
ولی ذهن من پر از فکر و رویا
تو دله همه نفرت کرده ماوا
رعایتش تو دنیا یه چیزه نادره
تا از کسی نبینه حتی یه آزاری
باید رو نا حق بکشه خط بطلان
واسه کشتن میارن اذن قران
واسه زندگی این شروعه کاره
با زوره مرگ چیزی به اون تحمیل نشه
بدون واسه همه که بندگی عاره
حتی اگه فکر کنی اونا پسته پستن
حقشه که هرجا یک شهروند باشه
از حقه زندگی محروم نشه
نکنه انسانی بشه ذلیل وخار
حتی اگه بخوره دست بند به دستات
قسمت اول:
سالها میگذره از وجود دنیا
چه دنیایی داریم ما پر از جنگ و دعوا
احترام به حقوقه هم شده خاطره
هر کسی حقی داره واسه آزادی
انسانی که داره عقل و وجدان
حیف الان هست عصر دزدان
هر فردی واسه خودش حقی داره
انسانی نباید تحقیر بشه
هر کسی تو دنیا حقه زندگی داره
همه جلو قانون بدون یکی هستن
نباید تو دنیا کسی در بند باشه
کسی بخاطره دینش محکوم نشه
حقه هر انحرافی نشه طنابه دار
نباید بترسی از گفتن حرفات
تو راهه آزادی باید جون بدی
جامه مرگو تا آخر خوردند
دیگه له نشی زیره باره دردات
از نظر اعتقادی تو زیر ذره بینی
نوری نیست همه جا دیگه سرد و تاریکه
واسه خفه کردن شده یه راهه تازه
با مرگ سختی هم آغوش شه
باید خون و بدنت و حراج کنی
کسی محکوم نشه تو آشکار و نهان
آزادی عقیده باشه واسه همه زیاد
واسه گفتنش باید جفت شیش بیاد
نگران نباش اگه بالا سرت زوری هست
دیگه نباشه دنیایی پر از دق و نفرت
شاید اینطوری شه مردم از خواب پاشن
برقه آزادیو از تو چشمام بخون
همه خرابی ها یه روز آباد میشن
قسمت دوم:
این اصل جنگه که باید خون بدی
مثله وطن من که خیلی ها مردند
تا راه باز شه واسه گفتن حرفات
کشوری که هست پر از تظاهر دینی
راه گفتن خیلی تنگ و باریکه
دره زندان هاست که همیشه بازه
میدونم سازه مخالف باید خاموش شه
اگه عدالت می خوای باید تلاش کنی
کاش سراسر دنیا باشه آزادیه بیان
آزادانه افکارت رو زبونت بیاد
اینا آرزومه اگه یه روزی پیش بیاد
زندگی کن همیشه نوری هست
دیگه کسی نکنه از دوستی حیرت
همه کناره هم همیشه شاد باشن شاد
قسمت همخوان:
حق با حق داره همیشه بدون
بدون که یه روز همه آزاد میشن
شاعر: آریا
اجرا : Freedom Band
آهنگ فحشا:
لینك صفحهء مربوطه جهت دانلود آهنگ:
دربارهء آهنگ:
کارگاه سمعی و بصری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دومین اثر خود را در زمینه موسیقی با نام “فحشا” که به معضل زنان خیابانی و آسیبهای اجتماعی مربوطه می پردازد ارائه نمود، با کلیک بر تصویر میتوانید این آهنگ را دانلود کنید و همچنین در ذیل گفتگویی با یکی از مسئولان این گروه در خصوص فعالیتهای آنان می آید :
موسیقی رپ عرصهی موسیقی اعتراض به شرایط موجود است و بیشتراعتراض به نابهسامانی و نابرابریهای اجتماعی است. در آهنگ جدیدتان به موضوع زنان خیابانی پرداختهاید. چه چیزی نظر ما را به این موضع جلب کرد؟
با بهره گیری از صحبت شما که خودتان فرمودید شروع می کنم موسیقی اعتراضی موسیقی می باشد که سعی در کانون توجه قرار دادن معضلات و مشکلات جامعه دارد. بعضی از این معضلات کاملا بنیان خانواده را سست و یا از بین می برد از این جمله معضلات فحشا می باشد.معضلی که روبه گسترش می باشد. جامعه سنتی ما کسانی که به این معضل دچار می شوند را طرد کرده که خود این امر نیز به گسترش آن کمک می کند.این معضل بخاطر این که مردم ما در مشکلات خود غوطه ور هستند از کانون توجه بسیاری به دور مانده و در در حاشیه و بی توجهی قرار گرفته است. کسی به فکر حل این موضوع نمی باشد!!باید بنیان خانواده ها محکم و مشکلاتی که باعث ظهور این معضلات می شوند را حل نمود. از این مشکلات می توان فقر و اعتیاد را نام برد که باعث معضل فحشا می شود.
دخترانی که که به این معضل دچار می شوند همه پاک و بی گناه بوده اند حال چرا در دام افتاده اند؟
باید این موضوع که فحشا ناشی از فقر است مورد توجه قرار گیرد نه این که در حاشیه قرار بگیرد آنها هم از حقوقی بر خوردار هستند نباید از جامعه طرد شوند نباید با آنها بر خورد بدی شود.باید در مورد علت کنکاش کرد و نه این که معلول را مورد غضب قرار داد.
با توجه به مسائل گفته شده در بالا ما این موضوع پرداختیم.موضوعی که اگر هزاران بار هم گفته شود بازهم جای دارد از آن گفته شود. باید سعی در احقاق حق کسانی کرد که به چنین معضلاتی دچار شدند و نیز راهی به جایی ندارند. آنها هم حقوقی دارند که باید به آنها احترام گذاشت.
جاوید و آریا. اسمهای زیبایی هستند که شما آن را به عنوان نام هنری خود برگزیدهاید. درهمین آهنگ وقتی در ابتدا این دو اسم تکرار میشوند ترکیب جاوید آریا نظرها را جلب میکند. این اسمها به عمد انتخاب شده یا تصادفی بوده است؟
باید خدمت شما عرض کنم این اسامی کاملا تصادفی انتخاب شده و ما توجه به معنای آن نداشتیم و صرفا ذهنیت ما ریشه آنها بود که محسوس باشد ما به فرهنگ و آداب ایرانی و ایرانی ها احترام میگذاریم.ترکیب جاوید آریا اصلا به منظور این نمی باشد که بعنوان یک شعاره ناسیونالیستی تلقی شود بلکه فقط هدف اعلام نام اعضای گروه بود و هیچ هدف و معنا دیگری را دنبال نمی کند.لازم به توضیح می باشد که )معرفی اسامی افراد خواننده در موزیک رپ اینگونه می باشد و این گونه بیان می شود.intro dusing )
ما به همه ایرانیان و اقوامی که در آن زندگی می کنند احترام می گذاریم با هر مرام و مسلک و از هر دین و نژادی که می باشند برای ما قابل احترام هستند.ایران برای همه کسانی می باشد که در آن زندگی می کنند وهمه وهمه قابل احترام هستند.
در قسمتی از شعر به غایب بودن مدعیان اسلام خرده گرفتهاید، این مدعیان کیستند و چرا حضورشان را برای یکی از بزرگترین مشکلات اجتماعی جامعهی ما طلب میکنید؟
بنظرم این مدعیان کسانی هستند که با سو استفاده از عقیده دینی مردم در جهت کارهای خود از آن استفاده می کنند.منظور اصلی این می باشد که دین اسلام با این معضل یعنی فحشا مخالف می باشد اما کسانی هستند که مدعی مسلمان بودن واقعی هستند ولی در عوض به گسترش این معضل کمک می کنند.و نمونه بارز آن که در آهنگ هم به آن اشاره نمودیم رفتن دختران ایرانی به دبی که واقعا باعث خدشه دار شدن هویت ملی ما شده است.هویتی که سال ها متوالی همه مردم ایران زمین باعث تقویت و رشد آن شدن ولی با یک مشکل آفرینی جبران ناپذیر باعث خدشه دار شدن آن شدند.
بنظرم ما حضور آنها را طلب نکرده و فقط خواستیم بگوییم که ادعا اصلا خوب نمی باشد.تظاهر اصلا خوب نمی باشد.مردم آگاه هستند که در گسترش این معضل دستانی در کار هست که با دامن زدن به فقر باعث گسترش این معضل می شوند.
لازم به ذکرمی باشد که ما قصد توهین به شخص یا اشخاصی را نداریم و فقط قصد ما آگاهی می باشد نه توهین. کسانی هم هستند که مسلمان بدون ادعا و تظاهر هستند و قابل احترام و در جهت کمک به این افراد دچار شده به این معضل برمی یایند.
آیا حضور این مدعیان کمکی به حل این معضل بزرگ میکند؟ اگر آری. چهگونه؟
بله بنظرم با تغییرات اساسی در افکارشان.بدین معنی که اگر افکار خود را عوض کرده و تغییری در خود به وجود آورند و نیز با کمی تفکر بر این که ممکن است خانواده خود آنها هم به این معضلات دچار شوند و یا چه پیامد های ناگواری بر این جامعه می گذارد می توانند کمک کنند.در غیر این صورت کمکی از دست آنها برنمی آید.
باید چشم هارا شست جوری دیگر باید دید این توصیه من به این دوستان می باشد.اگر جامعه ایران رو به زوال برود دود آن بر چشم همه گان خواهد رفت و بد و خوب همگی در این آتش خواهند سوخت.
تنظیم کار بر عهدهی چه کسی بود و شعر از کیست؟ و این چندیمن کار شما است؟
شعررا من سرودم با کمک دوست خوبم جاوید و این کار به طور حرفه ای سومین کار ما می باشد ولی قبل آن هم کارهای مختلفی انجام دادیم ولی برای حرفه ای دنبال کردن این موزیک باید تلاش و کوشش می کردیم تا بتوان کارهای خوبی ارائه داد و ما این سعی را کردیم.ما معتقد به این هستیم برای موفقیت در هر کاری از جمله این موزیک باید سعی و تلاش زیادی کرد.
از چه سازهایی در این آهنگ استفاده کرده اید؟
اساس و بیس اصلی کار پیانو می باشد و از سمپل و سازهای مختلفی مانند گیتار نیز استفاده شده است.
چرا و بر اساس چه معیارهایی موضوعات آهنگهای خودتان را انتخاب میکنید؟
موزیک رپ و اعتراضی سعی در آگاهی دادن به مردم را دارد و همچنین انتقاد از وضیعت جامعه و کمکی در حد توان برای حل مشکلات و امید دادن به افراد جامعه که بگوییم می شود با این مشکلات مبارزه کرد و امید و هدف خود را از دست ندهند.
ما بارها بر این موضوع تاکید کرده ایم که مردم ایران چون با مشکلات روزمره و مشکلات زندگی دست و پنجه نرم می کنند توجه کمتری به اطرافشان دارند.باید با روش های مختلف از جمله این نوع موزیک در آگاهی دادن به آنها کمک کرد.معیار اصلی انتخاب موضوع”دیدن بطن جامعه و معضلات که گریبان گیر خانواده و جوانان ایرانی شده است می باشد”ما به موضوعاتی می پردازیم که بنظر ما این موضوعات باعث وخیم تر شدن اوضاع جامعه می شود و جامعه را در خطر قرار می دهند و باعث از هم گسستگی روابط می شوند که جامعه رو به زوال می برند پس باید تلاش کرد جامعه ایرانی همیشه پویا باشد و عاری از تمام افکار نا امید کننده باشد.
بنظرم اگر در جامعه ای بستر سازی شود که حس نوع دوستی وهمدلی یکی از ارکان اصلی و راه های اصلی غلبه بر مشکلات می باشد آن جامعه بر هر مشکلی می تواند غلبه کند.این حس باید به جامعه القا شود.
چنانچه موضوع دیگری را لازم به توضیح میدانید بفرمائید.
در مورد کلمه اذن قرآن در کار قبلی (آهنگ حقوق بشر) نیز باید عرضَ کنم، کلمه اذن قران در کار قبلی اشاره دارد قران بازیچه دست بعضی افراد شده است که با سؤ استفاده از اعتقادات مردم در جهت موجه نمودن کارهای خود می باشند ونظر خود را با هر روشی و از هر راه ممکن بر مردم می قبولونند.و برچست تئوکراتیکی بر یک یک فعالیت های خود می زنند. ما با این افکار وکارها بشدت مخالفیم و راه ابراز مخالفت با این افکار در این می بینیم که بیان کنیم و در آگاهی مردم سهمی داشته باشیم.قرآن کتاب مقدسی برای مسلمانان می باشد و باید به آن احترام گذاشت و نباید از آن سؤ استفاده شود.
در آخر دوباره بر این موضوع تاکید می ورزم که همه برای ما قابل احترام هستند با هر دین ، نژاد،از هر قوم وبا هر طرز فکر و عقیده.همه انسان ها قابل احترام هستند.
No comments:
Post a Comment