چهارشنبه 13 آبان 1388
تنهایی
این پست رو فقط به خاطر آبجی گلم آتینا خانوم میذارم که لطف کرد و یکی دیگه از اشعار خانوم اعتصامی (فرخ زاد- خانه هنر) رو واسم فرستاد ممنون آبجی خانوم
دستهایم را در باغچه میکارم
ســـــــــــــــبز خواهد شد، می دانم،می دانم، میدانم
کسی به فکر گل ها نیست
کسی به فکر ماهی ها نیست
کسی نمی خواهد
باور کند که باغچه دارد می میرد
که قلب باغچه در زیر آفتاب ورم کرده است
که ذهن باغچه دارد آرام آرام
از خاطرات ســــــــــــــــــــــــبز تهی می شود
از خاطرات ســــــــــــــــــــــــبز تهی می شود
....
تنهایی
این پست رو فقط به خاطر آبجی گلم آتینا خانوم میذارم که لطف کرد و یکی دیگه از اشعار خانوم اعتصامی (فرخ زاد- خانه هنر) رو واسم فرستاد ممنون آبجی خانوم
دستهایم را در باغچه میکارم
ســـــــــــــــبز خواهد شد، می دانم،می دانم، میدانم
کسی به فکر گل ها نیست
کسی به فکر ماهی ها نیست
کسی نمی خواهد
باور کند که باغچه دارد می میرد
که قلب باغچه در زیر آفتاب ورم کرده است
که ذهن باغچه دارد آرام آرام
از خاطرات ســــــــــــــــــــــــبز تهی می شود
از خاطرات ســــــــــــــــــــــــبز تهی می شود
....
No comments:
Post a Comment