آدم آهنی
تعهد
مرَج َ البحرین ِ یَلتَقِیان.
بینَهُما برزخ ُُ لا یَبغِیان.
ابژکتیودهه شصت
دهه هفتاد
دهه هشتاد
پسر
خورشید بانی
سخت کند و کودنم
تا من بدیدم روی تو ای ماه و شمع روشنم
هر جا نشینم خرمم هر جا روم در گلشنم
هر جا خیال شه بود باغ و تماشاگه بود
در هر مقامی که روم بر عشرتی بر می تنم
درها اگر بسته شود زین خانقاه شش دری
آن ماه رو از لامکان سر درکند در روزنم
گوید سلام علیک هی آوردمت صد نقل و می
من شاهم و شاهنشهم پرده سپاهان می زنم
من آفتاب انورم خوش پردهها را بردرم
من نوبهارم آمدم تا خارها را برکنم...
- برای همیشه -
نوشته گاه یک همجنسگرا
غریزه ی جنسی عموی من چه می شود
حدودا چهار سال پيش بود ،كلاس تنظيم و 40 دانشجويي كه كه با شنيدن كلمه جنسي و س ك س چشمهايشان گرد مي شد و استادي كه تنها 30 دقيقه بر سر كلاس حضور پيدا مي كرد و سوالات دوستان ، كه گويا سالها در درونشان نهفته شده بود و اينكه آزادانه بدون حجب و حياي دوران نوجواني به دنبال پاسخ پرسشهاي جنسي خويش بودند ، پرسشهايي كه ...
و پرسش من مبني بر غريزه جنسي افراد معلول (جسمي ) كه در چه حديست و چگونه خود را ارضا مي كنند و تعجب دوستان و اعتراض آنان كه گويي قصد كشتن مرا دارند و صحبتهاي آنها كه در جامعه اي كه افراد سالم براي ارضاي جنسي خود مشكلها دارند تو به ياد معلولين افتاده اي !!! و من نيز كه به ياري استاد براي رهايي از اين اعتراض دلخوش بودم با پاسخ او مبني بر اينكه : تو به فكر غريزه ي خودت و نحوه اي ارضاي اون باش به معلولان كاري نداشته باش . دانستم كه اينبار نيز خود بايد از پرسش و سوالم دفاع كنم :
مشكل من افراد سالم جامعه نيست زيرا آنان به طريق مختلف از ازدواج و صيغه و زنا و لواط و خانه هاي خالي گرفته تا خودارضايي مي توانند به نحوي خود را ارضا نمايند مشكل من عموي معلول من است كه از تمام مزاياي افراد سالم محروم است و ...
و امروز دوباره در آستانه روز جهاني معولان بعد از مدتها نياز جنسي افراد معلول ذهنم پريشانم را پريشانتر مي كند .
آري فردا روز جهاني معلولان است ، روزي كه دوباره گفته هاي خانم دكتر مرقاتي در ذهنم زنده مي شوند ، حرفهايي كه ... ( خواهشا اگر نمي خواهيد ادامه پست را بخوانيد حداقل سخنان خانم مرقاتي را بخوانيد )
ناتواني جسمي، علايق و تمايلات جنسي انسان را كاهش نميدهد و او را از نظر جنسي غيرفعال يا «سرد» نميكند بلكه فقط شيوهها و مهارت وي در ارتباطات جنسي را تغيير ميدهد.
مسائل جنسي فقط «توانستن يا نتوانستن» نيستند ،مسائل جنسي وسيعتر از توانايي براي يك عمل ساده آميزش هستند؛ يعني شامل احساسات، نگرشها و باورها و رفتارهايي هستند كه احساس بودن و وجودداشتن را در انسان ايجاد ميكنند. براي افراد پاراپلژيك، كوادريپلژيك و ناتوان جسمي، از دست دادن توانايي عمل جنسي - كه بعضا به علت محدوديت حركت يا بيحسي اندامهاي تحتاني پيش ميآيد - به آن معني نيست كه فرد ميل و تحريكات جنسي را نيز از دست داده است؛ چون تمايلات و محركات جنسي عموما از طريق مغز عمل كرده و پيغام براي تحريك فيزيولوژيك اندامهاي جنسي از طريق طناب نخاعي منتقل ميشود. به طور مثال حتي اگر فرد به دليل بيحسي در اندام تناسلي، ارگاسم (اوج لذت) را حس نكند، ميتواند ارگاسم «فانتوم» (تصور اوج لذتجنسي) را در ديگر قسمتهاي بدن تجربه كند.
با ناتواني در بخشي از بدن و استرسهاي حاصل از آن، فرد ناتوان و مراقباناش، ديگر جوانب زندگي مانند زندگي جنسي وي را كم اهميت جلوه ميدهند؛ در صورتي كه آموزش، حمايت تكنيكي و تقويت اين جنبه از زندگي، توان فرد براي مقابله با ناتواني جسمي را بيشتر كرده و اميد به زندگي را افزايش ميدهد
عصبي و پريشانم و اين سردرد لعنتي نيز كه مرا رها نمي كند ، چهره عموي 50 ساله خويش را در ذهن به تصوير مي كشم مردي كه نيم قرن است نمي تواند صحبت كند ، ناشنواست و دستها و پاهايش نيز كه سالهاست به سكون عادت كرده اند ، مردي كه زندگيش تنها بر روي يك ويلچر خلاصه مي شود و جز خنديدن چيز ديگر نياموخته است خنده اي كه درون و برونم را مي لرزاند . مردي كه غريزه جنسي او هميشه برايم سوال بوده و هست ، براستي غريزه جنسي عموي من چه مي شود ؟
او از بسياري از چيزها محروم بوده و هست و حال چرا بايد از چيزي محروم شود كه خداوند در درونش قرار داده است ، اگر نمي تواند بشنود چون خداوند قدرت شنيدن را به او عطا نكرده است اگر نمي تواند سخن بگويد به اين علت است كه آفريدگارش به او قدرتي ندانده است ولي حال كه خداوند قدرت و غريزه اي به نام غريزه جنسي به او عطا كرده است چرا بايد از آن غريز نيز محروم شود؟ چرا ؟
آري عموي من معلول جسميست ولي چه كسي گفته است كه او معلول جنيست ، چه كسي گفته است كه عموي من بايد به دليل نقص عضوي كه هديه خداوند است از غريزه جنسي بي بهره بماند ، چه كسي گفته است ...
آري شايد عموي من از داشتن زندگي مستقل محروم باشد و به ديگران وابسته است و به عبارتي ديگر حريم خصوصي و اتاق خواب براي او معنا نداشته باشد ولي باز اين دلايل او را از داشتن حق مسلم تجربه جنسي محروم نمي كند ،آري همانگونه كه پدرم داراي اين حق است عموي من نيز حق دارد حق دارد ارگاسم را تجربه كند ، حق دارد كه ...
امروز رادیو برنامه ای داشت درباره خشم و کنترل عصبانیت. بسیار برنامه مفرحی بود!!
Wellcome
No comments:
Post a Comment