Sunday, December 20, 2009

یکشنبه 30 آذر 1388




سخنان ولی فقیه جمهوری اسلامی ایران، آیت الله خامنه ای در سوگ آیت العظمی منتظری پسندیده نیست


.

نوید خانجانی

دفاع از حقوق انسانی حد و مرزی ندارد / گفتگوی داگ آیرلند با حسام میثاقی



دوستان گرامی در زیر گفتگوی داگ آیرلند خبرنگار آمریکایی با حسام میثاقی از شورای مرکزی کمیته گزارگشران حقوق بشر و اعضای جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی را درخصوص وضعیت دگرباشان در ایران و اعدام های یه جرم لواط و ارتباط دانشجویان دگرباش با جنبش های دانشجویی داخل ایران قرار می دهم که در روزنامه های آمریکایی و انگلیسی زبان منتشر گردیده است .


عده ای پس از گفتگو داگ آیرلند با حسام میثاقی صحبت هایی کردند و نقد هایی را به این عمل رفیق محروم از تحصیل ما وارد کردند و آن را خلاف اصول دینی و مذهبی و یا عرفی دانستند من لازم دیدم تا به شخصه موضع شخصی خودم را به حرکت رفیق گرامیم حسام میثاقی اعلام بدارم ؛ بنده کاملا با این عمل حسام میثاقی موافق بوده و این حرکت شجاعانه حسام را تحسین می کنم و بایستی همگی ما به این حد از درک و شعور برسیم که - اولا دفاع از حقوق دیگر انسان ها و گروه ها ارتباطی به تایید یا تکذیب آن گروه یا عقیده ندارد و دفاع از حقوق انسان ها مطابق مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر فراتر از دسته ، گروه و عقیده می باشد .


دوما عده ای اعلام داشتن که مقامات ایرانی در نظام جمهوری اسلامی از این جریان استفاده خواهند کرد و بر علیه حسام میثاقی و جامعه بهایی سو استفاده خواهند نمود . باید عرض کنم خدمت این دوستان که جمهوری اسلامی پرونده سازی دروغین زیاد می کند و جوسازی و پرونده سازی آقایان در این نظام به هیچ عنوان نباید ترسی در دل فعالین ایجاد نماید تا حقوق عده یا گروهی را نادیده بگیریم و ساکت از کنار نقض حقوق عده ای عبور کنیم، با این تحلیل که دفاع از این گروه امنیت ما را به خطر خواهد انداخت !
اگر منتظر زمانی برای دفاع از حقوق تمام انسان ها فارغ از اعتقادات و باورهای آنان هستیم آن زمان بی شک امروز است .


گفتگوی داگ آیرلند با حسام میثاقی را در زیر می توانید ملاحظه بفرمایید :

گفتگوی داگ آیرلند با حسام میثاقی

گفتگو به زبان روسی در اینجا می توانید ملاحظه فرمایید .


جل پاره های بی قدر عورت ما

منتظری/خاتمی
پیرامون منتظری هرچند که من به هیچ وجه تایید گر ایشان نیستم و به خصوص فتوای ایشان را که همجنسگرایی را بیماری می داند به هیچ وجه نمی پسندم و آن را حقارت آمیز می دانم (اینجا) با این وجود ایشان در بسیاری از موضع گیری ها داشته اند که می تواند احترام به ایشان را شکل دهد. هر چند ایشان بنیانگذار ولایت فقیه بوده ولی خود شجاعت آن را داشت که بگوید اشتباه کرده است.مقام و قدرت را فدای از دست دادن شرافت خود نکرد و جلوی کشتار 67 ایستاد و با اینکه می توانست چند ماهی صبر کند تا همه کاره کشور شود اعتقادات و شرافت خود را ارج نهاد و وسوسه قدرت نشد. از آن زمان تا اکنون نیز منتقد قدرت بود. منتقدی که رنج های بسیار برد ولی سرخم نکرد. منتظری از تبار سنتی که بدان وابسته بود به تحلیل وقایع می پرداخت یک آخوند سنتی ولی با گرایش های انسانی ، که میان جماعت آخوندها کمیاب و نادر است. جسارت ایشان در برگذشتن از خطوط دگم فقه و انعطاف دادن به آن و جایگزین کردن حقوق انسان به جای حقوق مومن قابل ستایش است که این امر خود بحث دیگری می طلبد. در این بین اصلاح طلب نمایندن ایشان ، توهینی به ایشان محسوب می شود. اصلاح طلبان همیشه شیفته قدرت بوده و هستند و شرافت کمترین چیزی است که اصلاح طلبان برای قدرت پیشکش می کنند. در حالی که منتظری می توانست چند ماه سکوت پیشه کند و با مرگ خمینی همه کاره ایران شود ولی شرافت انسانی برای ایشان از قدرت ارزش بیشتری داشت. با این وجود اسطوره ساختن از ایشان نیز ظلم بزرگی است چرا که راه نقد را می بنددو این یعنی روی دیگر سکه استبداد که اصلاح طلبان در آن استاد هستند.
__________________________________________________

در این بین مقایسه بین منتظری و خاتمی می تواند روشنگر باشد. منتظری شرافت را نگاه داشت و قدرت را رها کرد ولی اقای خاتمی چه در دوره ریاست جمهوری خود و چه اکنون در قامت یک فریبکار بزرگ جلوه می کند. امروز با این خبر مواجه شدم که وقاحت و کثافت کاری این به اصطلاح اصلاح طلبان را به خوبی باز می نماید « نامه محرمانه سید محمد خاتمی به آیت الله خامنه ای /
شبکه جنبش راه سبز (جرس): سید محمد خاتمی اخیراً دریكی از دیدارهای خود از نامه محرمانه وی به رهبر انقلاب خبر داده است.
به گزارش سایت «آینده»، خاتمی در این دیدار با اظهار این‌كه نامه مشروحی درباره حوادث پس از انتخابات به صورت محرمانه برای رهبر انقلاب ارسال كرده است، افزود: آیت‌الله خامنه‌ای پس از مطالعه این نامه اظهار داشته‌اند كه نامه خاتمی را دو بار خواندم، نامه نجیبانه نوشته شده بود؛ اما آقای خاتمی ناآگاهی دارد كه باید به وی اطلاعات صحیح داده شود.
خاتمی همچنین در این دیدار نسبت به هزینه كردن از رهبری برای حل مسایل و مشكلات جزئی ابراز نگرانی كرده است و تأكید نموده كه باید شأن رهبر انقلاب در مدیریت كلان و عالی كشور حفظ گردد.
گفتنی است روزنامه اعتماد حدود دو هفته پیش نوشت: «امير محبيان» با اعلام اينکه «سيدمحمد خاتمي» به دنبال کاهش اختلافات است، خواستار آشکار شدن سخنان و نامه نگاري هاي وي در راستاي ايجاد وحدت شد.
اين عضو سابق شوراي سردبيري روزنامه رسالت به ايلنا گفت؛ «با خبرهايي که از خاتمي شنيده ايم، وي در ميان مثلث رهبران اصلاحات درک واقعي تري را در مورد صحنه سياسي به دست آورده است و تلاش دارد اختلافات را کاهش داده و اين پيام را به راس و کل نظام انتقال مي دهد که جريان اصلاح طلب برانداز نبوده و در چارچوب قانون اساسي ارزش هاي انقلاب و ديدگاه هاي امام را قبول دارد و تحت ولايت رهبري عمل مي کند و قصد آن صرفاً نقد دولت در چارچوب قانون و پيشبرد روند اصلاح براي تقويت نظام است.» محبيان تاکيد کرد؛ «اميدوارم سخنان خاتمي و نامه نگاري وي آشکار شود، زيرا حاکي از روند عاقلانه يي براي رفع اختلافات است و نيز موسوي و کروبي در اين روند با وي همگام شوند که در اين صورت امکان حل مشکلات بيشتر شود.»( منبع : اینجا )
این نامه تعجب من را سبب نشده است زیرا خوب خاتمی را می شناسم یک شیاد و فریب کار به معنای واقعی کلمه که برای قدرت ، شرافت که چه عرض کنم بسیاری چیزهای دیگر را نیز پیشکش می کند. آن هم انسان به دستور خامنه ای کشته شدند و اقایان می خواهند تحت ولایت ایشان باقی بمانند به شرطی که قدرتی نیز به انها داده شود. واقعیت قضیه این است که اصلاح طلبان همیشه در نقش ترمز جنبش های اعتراضی مردم عمل کرده اند. تجربه 18 تیر نشان داد که اصلاح طلبان انسان های جامعه را به عنوان رمه و گله ای می داند که باید برای کسب قدرت از آنها استفاده کنند.اکنون که دریافته اند مطالبات مردم چنان افزایش یافته که از مرزهای نظام عبور کرده است و شعارهای مطرح شده اهداف ساختارشکنی نظام را دنبال می کنند و اگر جنبش اعتراضی ادامه داشته باشد این رزیم به پایان عمر خود می رسد اکنون در نقش ترمز عمل می کنند و خاتمی نامه برای رهبر خود می نویسد و خواستار فعالیت تحت ولایت ایشان می شود اگر رهبری مرحمت نموده ، سر سوزن قدرتی به اصلاح طلبان اعطا فرماید. آنها شرف چه عرض کنم هم چیز خود را تقدیم می کند تا آخور جمهوری اسلامی برایشان پایدار باشد. بماند که خون چکیده در خیابان ها ، انسان های گمنام که دربند بوده یا هستند ، این همه رنج و مصیبت که اصلاح طلبان پشم خود حساب نمی کنند آنان قدرت را می خواهند و آخوری که در آن نشخوار کنند. باقی قضایا فریبی بیش نیست


درد همجنس

زیر پوتین(1)

قسمت ۱ در جواب اقایی که کامنت خصوصی نوشته بود و لقب مزدور ...... فلان داده بود.

نزدیک به 180 سال از انعقاد پیمان ننگین ترکمنچای میگذرد.دویست سال است که ملت ایران و جامعه بزرگ ایرانی هدف طرح
ها و نقشه های شوم استعمار کهن قرار گرفته و در یکی از حساس ترین لحظات تاریخش، در حالکیه سیاستمداران و نخبگانش
به تعطیلات تاریخ رفته بودند،دوره ی اندوهبار فترت و تجزیه را آغاز نمود.
.

زیر پوتین (2)

با وقوع بحران قفقاز و رویارویی غرب و روسیه بر سر حوزه های نفوذ در این منطقه استراتژیك، بار دیگر ذهنیت جنگ سردی برخی از تحلیلگران (هم در روسیه و جهان سوم و هم در غرب) تقویت شده است و سخن از جنگ سرد جدید دارند. هر چند كه مقامات همه كشورهای در گیر یا ذی مدخل در بحران قفقاز احتمال شكل گیری یك جنگ سرد جدید را رد می كنند و یا لااقل اظهار می كنند
كه به هیچ وجه حاضر یا مایل به شكل گیری یك جنگ سرد جدید بین روسیه و غرب نیستند، اما در یك ماه گذشته برخی از تحلیل گران بین المللی امكان شكل گیری یك قطب بندی جدید بین المللی را منتفی نمی دانند.

زندگی عشق مرگ

نوای عاشقانه ی هستی مرا به خود می طلبد

و چه زیباست لحظه ی عشق بازی

با پایانی ترین سمفونی زندگی

ما می مانیم

بیکارین؟
خب اگه بیکار هستین پست های منتشر شده در این فروم رو یه نگاهی بندازین، مخصوصاً پست های آخرش رو...

نوشته گاه یک همجنسگرا


شاید بدانید ... شاید ندانید ....شاید باور کنید ... شاید باور نکنید....اما گشتم نبود نگرد نیست ...
از کجا باید شروع کرد ؟ آیا واقعاً ما که دم از عشق می زنم واقعاً به آن وفا داریم .. خودم را میگویم ، فکر نکنم.
برای خودم سوال است روزی ما زیبایی حال را نداریم ، نه دیگر قیافه ای برایمان می ماند نه ... .


اما آیا آن روز او یی که محبوب و معشوق می خوانیم حاضر است با ما بماند ؟ آیا یکی از آنهایی که از عشق سخن می گفتند حاضرند با ما زندگی کند ؟ یا عین خیلی ها فقط دنبال رابطه جنسی و هوس های خودمان هستیم ..قبول دارم که این جزئی از نیاز ماست اما این جز اکنون و در حال حاضر کل وجود ما را گرفته است ... خیلی ناراحتم که یک عده خودشان را همجنس گرا می دانند ولی هوس بازند؟

درست است که می گویید جامعه ما را محدود کرده است اما این هم بهانه خوبی برای ما شده است ولی بدانید که اگر دو همجنس بخواهند واقعا با هم بمانند می توانند اما موضوع اینجاست نمی خواهند و می گویند که جامعه ما را محدود می کند !!! آری ما خود را باور نکرده ایم و از ترس شکشت است که همیشه به دنبال بهانه تراشیدنیم و از محدویت مکانی و زمانی صحبت می کنیم ، یا اینکه به هیچ جا نرسیده اند و میخواهند وقتشان را اینطوری با هوس بازی و... بگذارند چون تا الان هر کسی را دیدم جز در برقراری رابطه جنسی با فرد مقابلش به چیزی فکر نمی کند ، بعضی ها میگویند این رابطه فقط وقتمان را میگیرد و ما فقط نیاز به سکسش داریم نه...

راستش را بخواهید من کسی بودم که 2 سال با یک پسر بودم از همه نظر با او بودم هم از نظر مادی که کادو های جور با جور برایش می خریدم هم از نظر معنوی و محبت و حتی منی که سایزم از بی اف ام بیشتر بود بخاطر اون هر رنجی کشیدم که از رابطه جنسی با من لذت ببرد و سراغ کسی دیگر نرود اما باز هم با من نبود و دورادور خبر داشتم که با کسی دیگر هست حتی بعد از مدتی که گذشت گفت من دیگر نمیخواهم رابطه جنسی با تو برقرار کنم ولی عشقمان سره جایش است اما اینگونه نیود و آن عشق روز به روز کمتر شد تا جایی که چند روزاخیر به من گفت که هوس س ک س کردم آیا ساپورتم می کنی ؟ و باز با جواب مثبت من ، عشقش که از روی هوسش بود جاری شد ، خسته شدم ، خسته شدم که چرا فکر و عشقمان در سکس خلاصه شده است متاسفم...واقعا متاسف و خیلی ناراحتم ، آخه چرا ؟
جواب آن همه محبت من رو کی باید بده ؟ جواب آن گریه های شبانه رو کی باید بده ؟ اون وقتی رو که من به پای او گذاشته ام کی باید جواب بده هر چند من عاشق بودم ولی ... .

دوست داشتم خیلی حرفا رو بزنم اما بهتر است که دیگر تمامش کنم و این حرفا رو به باد بسپرم وزندگی تازه ای را شروع کنم
اما دوستانی که در این راه می خواهند ثابت قدم بمانند
یادتان باشد اگر خاطرتان تنها شد طلب عشق از هر بی سروپایی نکنید

یک تشکر :

از رضای عزیز برای فرستادن متن فوق متشکرم


No comments: