Saturday, February 27, 2010

سه شنبه 4 اسفند 1388



بایوت

توصیه هایی هنگام خرید عطر


وقتی در یک فروشگاه در مقابل قفسه ای پر از عطرهای گوناگون قرار می گیریم، برای بیشتر ما دشوار است که عطر و ادوکلن مورد علاقه خود را از میان رایحه ها و مارک های گوناگون انتخاب کنیم. در این شرایط است که به فکر عطرهایی که دوست و آشنا توصیه کرده اند، می افتیم و یکی از آنها را از فروشنده می خواهیم.

فرق بین عطر، ادوکلن و محصولاتی از این دست، در غلظت عصاره غنی سازنده آن بوهای خوش است. هر قدر عصاره روغنی خوشبو در یک محصول بیشتر باشد، ماندگاری آن محصول بیشتر است.

اگر شما پوستی چرب داشته باشید، ماندگاری عطر روی بدن شما بیش از افرادی است که پوست خشکی دارند، زیرا پوست چرب به طور طبیعی مرطوب است و رطوبت موجب نگهداری و ماندگاری بوی عطر می شود.

برای اینکه بوی عطر مدت بیشتری ماندگار باشد، عطر را به پشت گوش ها، گردن خود بزنید و مقداری اندکی را نیز روی پوست بدنتان استفاده کنید.

سازندگان عطرها، به تمام عطرها الکل اضافه می کنند، چون الکل از سطح پوست تبخیر شده و بنابراین بوی عطر از بدن شما در فضا پراکنده می شود.

شاید نام ژل حمام را شنیده باشید. ژل حمام همان صابون است که شما می توانید هنگام حمام کردن با آن بدنتان را بشویید. خانم ها و آقایان، هر دو می توانند از این محصولات استفاده کنند. ژل حمام به خوبی کف می کند و اگر بدنتان را با آب بشویید، بوی مطبوعی روی پوست شما به جای خواهد گذاشت.

بهتر است چند اسپری از عطر روی پوست خود بزنید تا ماندگاری آن افزایش یابد.

فراموش نکنید باید بعد از چند ساعت، عطر و ادوکلن خود را تجدید کنید.

عطر را به بدنتان بزنید نه به لباستان، چون ممکن است لباستان را لک کند.

هنگام خرید عطر اجازه دهید، بوی عطر نمونه 10 دقیقه روی پوستتان باقی بماند و سپس درباره خرید آن تصمیم بگیرید.

چند عطر را با هم امتحان نکنید، چون حس بویایی شما پس از امتحان بوی چند عطر (رایحه) مختلف، دیگر توانایی تشخیص را نخواهد داشت.

تیرداد

یادداشت های من برای او

uploadpic.org - click to view full image

امروز

۴/اسفند/٨٨

عشق من و عشقم به ١٣ ماهگی رسید

داشتم با خودم فکر میکردم که با نوشتن این پست های هر ماهه شاید بعضی ها بگن چقدر ذوق داره این حاج پسر که هر ماه روز چهارم بیاد و بخواد عدد ماهگردش رو یکی ببره بالا ، اما من از هرمزد یاد گرفتم که همیشه کاری رو که فکر میکنم درسته انجام بدم و تصمیم دارم تا آخر عمرم هر چهارم یه پست بنویسم

ماهگرد بهونه ای برای مرور خاطرات

حالا که من و هرمزد وارد سال دوم زندگی مشترکمون شدیم ماهگرد ها برام شیرین تره ، مثلا امرزو که ماهگرد سیزدهمه یاد اولین ماهگردمون افتادم

قرار شد که هرمزد نیاد جلوی خونه دنبالم و تو خیابون قرار گذاشتیم ، برف شدیدی داشت میبارید و همه جا سفید شده بود . رفتم گلفروشی و دسته گلی براش خریدم و به شوق دیدنش دلم گرم بود . کنار خیابون ایستادم تا برسه ، کلی تیکه بهم انداختن ، یه پسر با یک دسته گل تو برف شدید منتظر کنار خیابون خجالت ... عشقم به خاطر سفارش من داشت آروم رانندگی می کرد و ترافیک هم بود . تا به من برسه و سوار بشم ، دیگه به جای حاج پسر شده بودم یه آدم برفی با قد ١٨٠ و دسته گلی تو دست چشمک

هرمزد رسید و سوار ماشینش شدم . دسته گل رو دادم دستش و به عادت همیشگی گردنش رو بوسیدم و بعد پیشونیش رو . برای من بوسیدن پیشانی خیلی مقدسه .

اون هم به من شاخه گلی داد و یک جعبه کادویی ، یه رواننویس پارکر و یک نوشته که بهترین و دلچسب ترین جمله دنیا توش نوشته شده بود :

او آمد

او از نزدیکی دور آمد

او پیدا شد

صبر تمام شد

آن پسر آمد

آن پسر با یک قلب آمد

و او آمد تا بماند

آن پسر با دو قلب می ماند

خوندمش و اشک شوقی تو چشمام حلقه زد

باورم نمیشد روزی یه نفر تمام زندگیم بشه و به من محبت داشته باشه و از ته دل بگه دوستت دارم

هرمزد آسمانی دوستت دارم

دوستت دارم

قلب

پ ن 1 : دوستانی که تو نظرسنجی آخر شرکت نکردن لطفا در اولین فرصت نظر بدن .

پ ن 2 : خرمگس ممنون ماچ .

پ ن 3 : از این پست به بعد شاهد تغییراتی در وبلاگ من هستید .

ادب نامه

دلم میخواد از ته دلم داد بزنم

داد بزنم و تمام کسافت درونم را بیرون بریزم

انگار سالهاست که قلبم لجن مال شده

شاید هم یک توهم بزرگ دارم

توی سرم صداهایی هست که مال سالهای دوره

صدای همه دروغ گو های دنیا

صدای بی پدر مادر ترین آدم دنیا

بی کودکی بی بچگی ....لعنتی ها

No comments: